
در «ناتو» بیشتر شبیه خودم هستم
به مناسبت دوبله اختصاصی مستند خارجی «تعمیرکاران ماشینهای فرسوده» و آغاز پخش رئالیتی شوی «ناتو» توسط پلتفرم فیلمنت، پیشنهاد میکنیم این گفتوگوی جذاب را با محمدرضا علیمردانی بخوانید. علیمردانی در این گفتوگو از مسائل مختلفی حرف میزند: از جزییاتی که باید در دوبله رعایت کرد تا نحوه اجرای «ناتو» و تفاوتهای آن با اجرای مسابقات «مافیا».
به گزارش فیلمنت نیوز، پخش رئالیتی شوی «ناتو» از ساعت ۸ صبح ۴ اردیبهشت سال جاری بهطور اختصاصی توسط پلتفرم فیلمنت آغاز شده است. مهدی صفییاری تهیهکننده «ناتو» است و محمدرضا علیمردانی نیز اجرای این برنامه را برعهده دارد.
«ناتو» در ۲۱ قسمت پخش خواهد شد. هر قسمت از این برنامه زمانی بین 50 دقیقه تا ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه دارد.
در رئالیتی شوی «ناتو» چند بازیکن حضور دارند. در طول مسابقه ۱۰ پرسش سخت و گاهی اوقات خندهدار از آنها پرسیده میشود و بازیکنان باید با هم به پاسخ درست برسند. در صورتی که بازیکنان به هر سوال، جواب درست بدهند مبلغی را به عنوان جایزه دریافت میکنند و به ازای هر جواب غلط، همان مبلغ از جایزه آنها کم خواهد شد.
از میان این بازیکنان، یک نفر نقش «ناتو» را برعهده دارد. ناتو کسی است که جواب تمام سوالات را از قبل میداند. به غیر از بازیکنی که نقش ناتو را ایفا میکند هیچکس حتی مجری برنامه، از هویت این بازیکن اطلاعی ندارد.
در گفتوگویی با محمدرضا علیمردانی از «ناتو» حرف زدهایم و دوبله موفق مستند خارجی «تعمیرکاران ماشینهای فرسوده» که از فیلمنت پخش میشود و چند چیز دیگر…
- نامگذاری برنامه «ناتو» ربطی به پیمان ناتو (آتلانتیک شمالی) هم دارد یا فقط بر اساس صفت ناتو در زبان فارسی انجام شده است؟
بر اساس همان صفت نامگذاری شده و تلاش هم کردهایم تا همان زیرکیِ همراه با شرارت در آن نمود داشته باشد و وقتگذرانی جالبی را برای مخاطب به همراه بیاورد.
- تجربه اجرای برنامههایی مانند مافیا در «ناتو» تا چه حد به کارتان آمد؟
جنس این دو کار با هم متفاوت است و طبعا نوع دیگری از اجرا را میطلبید ولی زمانی که گرداننده سری برنامههای «مافیا» بودم متوجه شدم که تفاوت بسیاری هست بین کار کردن با چهرهها و اجرای این بازی به همراه بازیکنهای حرفهای و باید حواسم به این نکته باشد. تا پیش از آن به عنوان تجربه شخصی برای سالهای طولانی فقط با حرفهایها کار کرده بودم ولی گردانندگی «مافیا» با سلبریتیها، چیز دیگری بود. حواشیِ گاه غیر منصفانهای ایجاد شده بود که بیشتر به فرم استنتاجی و استدلالی بازی برمیگشت. در «ناتو» به علت فرم متفاوت رقابت و سوالها، تنشهای معمول بازی «مافیا» وجود ندارد.
در واقع در هنگام طراحی برنامه به این نکته فکر شد که شان و شخصیت شرکتکنندگان در نظر گرفته شده و جلوی ایجاد حاشیههای معمول گرفته شود. به هر حال برخی از مخاطبان بدون در نظر گرفتن شرایط بازی، چهرهها را متهم به کمهوشی و… میکردند که به واقع دور از انصاف بود. به عنوان گروه سازنده «ناتو» تلاش کردیم تا برنامه به دلیل جذابیت خودش دیده شود و نه حاشیههای گسترده.
- نوع اجرای شما چه تفاوتی دارد؟
در اجرای «مافیا» بهعلت غیر حرفهای بودن شرکتکنندگان، نمیتوانستم از قوانین و جریمههای معمول برای کنترل بازیکنان استفاده کنم و مجبور بودم نوعی از رفتار را پیش بگیرم تا به قول معروف از من حساب ببرند. در واقع ناچار بودم جبروت خاصی داشته باشم و این جبروت در مافیا به کارم آمد ولی فضای «ناتو» بسیار ملایمتر و صمیمیتر است و من هم ناگزیر اجرای متفاوتی دارم. در «ناتو» بیشتر شبیه خودم هستم.
- در مورد لباس هم شبیه خودتان هستید یا همیشه با استایل رسمی ظاهر میشوید؟
نه همیشه. به فراخور فضا و شرکتکنندگان لباسهای مختلفی میپوشم که طیف وسیعی از لباس رسمی تا هودی و شلوار جین را در برمیگیرد.
- سوالهای «ناتو» در چه زمینهای هستند؟ اطلاعات عمومی؟ مسائل شخصی؟مهارت حل مساله یا…؟
در حقیقت میتوان گفت ملغمهای از همه اینها! تعمد واضحی هم در سخت، طنز و عجیب و غریب بودن سوالها وجود دارد تا علاوه بر ایجاد چالش، فضای تفریحی و جالبی را هم به وجود بیاورد. سعی شده سوالها بهگونه ای طراحی شود که با یک سرچ ساده و سریع قابل دسترسی نباشند.
- به قول کنکوریها سوالها تستی هستند یا تشریحی؟
چهار گزینهای هستند تا جای کار بیشتری برای بازیگوشی وجود داشته باشد. گاهی هم سوالها بر اساس پیشینه و احوالات گروه شرکتکننده مطرح میشود تا فضا را جذابتر کند. من هم جواب سوالات را ندارم و شخصِ «ناتو» را نمیشناسم تا واکنشهایم واقعیتر از کار دربیاید. امیدوارم نتیجه کار را تماشاگران بپسندند.
- حتما همینطور خواهد بود. اخیرا همکاری دیگری هم با فیلمنت داشتهاید که خیلی خوب دیده شده است؛ دوبله شخصیت اصلی در مستند «تعمیرکاران ماشینهای فرسوده». لحن جذاب و متفاوت شما در این مستند به شدت مورد استقبال قرار گرفته و شاید برای خیلیها این سوال را ایجاد کرده باشد که هنگام دوبله تا چه حد به لحن و فرم صدای اصلی توجه میکنید یا به آن وفادار هستید؟
تقریبا هیچ! چون مهمترین نکته در دوبله ، وفاداری و تعهد به مضمون و محتوای محصول است نه لحن و صدای آن. در هنگام انتخاب دوبلور باید به این نکته توجه شود که هماهنگی صدا و تصویر یک شخصیت هم در اقلیمهای مختلف، با هم فرق میکند. مثلا چهرهای که در اروپای شرقی با یک صدای بم و با صلابت، همخوانی دارد، در کشور ما صدای نرمتر و زیرتری را میطلبد و این مساله به تفاوت عقبه فرهنگی و عرفی جوامع بر میگردد و بسیار حائز اهمیت است.
دیگر اینکه لحن، به عنوان موسیقی گفتار در هر زبانی متفاوت است. در زبانی مانند انگلیسی به طور معمول لحن، بالارونده و در فارسی برعکس است و اگر این تفاوت در هنگام دوبله رعایت نشود، نتیجه خوبی نخواهد داشت. اتفاقا این نکته ای است که بسیاری از همکاران دوبله به آن توجهی ندارند و تلاش میکنند تا در هنگام دوبله، شبیهترین اجرا را نسبت به صدای اصلی داشته باشند که متاسفانه منجر به ایجاد لحن غریب و بیهویتی شده که در بسیاری از کارها دیده میشود و در حدی گسترش پیدا کرده که بسیاری از مخاطبان آن را بهناچار به عنوان لحن دوبلهای پذیرفتهاند.
- شاید مخاطبان از چنین جزییات و ظرایفی در کار بیخبر باشند ولی نتیجه کار را میبینند و تفاوت دوبله خوب و بد را تشخیص میدهند. در کار «تعمیرکاران…» بداهه گویی هم داشتید؟
نمی شود گفت بداهه گویی. در واقع وقتی متن ترجمه شده در اختیار ما قرار گرفت متوجه شدیم که برخی از اصطلاحات در کشور ما به کار نمیرود یا به صورت دیگری استفاده میشود. هرچه را میشد تغییر دادیم تا نتیجه، جذابتر از کار دربیاید.
- خودتان هم ماشین های قدیمی را دوست دارید؟
خیلی از این ماشینها نوستالژی کودکی و نوجوانی نسل من هستند و بعد از دوبله این برنامه بیشتر به این مقوله علاقمند شدم.
- آدم نوستالژی بازی هستید؟
به این معنا که در گذشته باقی بمانم نه! ولی به شدت به حفظ و یادآوری و گاهی احیای نوستالژیها علاقهمندم. بههمین دلیل هم از اجرا و میزبان بودن در برنامه «چهل تیکه» لذت میبردم. مهمانها همه خاطرهسازان و تاریخسازان کشور من بودند و احیای خاطراتشان و یادآوری لحظههای خوبی را که در شرایط سخت مملکت برایمان ایجاد کرده بودند رسالتی برای خودم میدانستم. کودکی و نوجوانی نسل من با این آدمها رنگینتر شده بود.
- شما در شاخههای مختلفی فعالیت دارید: دوبله، بازیگری،خوانندگی، اجرا، آموزش و … کدام را بیشتر میپسندید؟ ترجیح میدهید مخاطبان شما را با چه عنوانی بهیاد بیاورند؟
من تصور میکنم همه اینهایی که نام بردید در زیر چتر بازیگری جمع میشوند. از زمان نوجوانی دغدغه جدی من بازیگری بوده و خوشبختانه کار را با استادانی شروع کردم که تاکید داشتند بازیگر باید توانایی خواندن، استندآپ، مجریگری و … را هم در کنار بدن و بیان ورزیده داشته باشد. در واقع همه اینها را به عنوان وظیفه یاد گرفته و تمرین میکنم تا برای بازیگری روی فرم باقی بمانم. البته اجرا هیچوقت از علاقهمندیهای من نبوده ولی در سالهای اخیر سیل پیشنهادهای مختلف برای اجرا داشتم که با وجود مقاومت جانانه، برخی از آنها را هم برخلاف میلم و در رودربایستی با دوستان قبول کردم. با این وجود مهمترین فاکتور را برای انتخاب، کیفیت کار میدانم و کار را در شاخههای مختلف ادامه میدهم و تلاش میکنم تا دانستههای خودم را هم به علاقهمندان انتقال بدهم.
- سالهاست که در شاخههای مختلف حرفهای خودتان تدریس هم میکنید.
بله. من در آخرین سالهای نوجوانی با همان دانش محدود آموزش بازیگری را شروع کردم. در کانون حر که خودم اصول اولیه بازیگری را آموخته بودم به هنرجویانی درس میدادم که نهایتا 6-5 سال از خودم کوچکتر بودند. از همان وقت مجبور به تحقیق و مطالعه زیادی شدم که کمک شایانی به من کرد. لطف و محبت همکلاسیها و بعدها هنرجویان هم باعث شد تا در مورد تواناییهای خودم اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم و به خلاقیت بیشتر فکر کنم.
من با آموختن بازیگری شروع کردهام و حالا تلاش میکنم تا دانستههای خودم را به هنرجویانم یاد بدهم. هر چند که به دور از حرفهای کلیشهای، خودم هنوز هنرجوی بازیگری هستم و هنوز چیزهای زیادی مانده که باید یاد بگیرم. به همین دلیل هم هیچوقت نمیگذارم هنرجویان یا هر کس دیگری من را با لفظ استاد خطاب کند. در این کلمه غروری هست که آدم را از آموختن باز میدارد و جلوی پیشرفت را میگیرد. من هنوز و همچنان عطش آموختن دارم و این عطش من را به حرکت وا میدارد.
لاله پرچمی
منبع: اعتمادآنلاین
