
قهرمان در اینجا خودِ ماشین است
فیلم «فست ایکس» یا همان «سریع و خشن 10» یک اکشن جاندار و سرگرمکننده با یک شخصیت خبیث درجه یک است.
به گزارش فیلمنت نیوز، فیلم «سریع و خشن 10» بهتازگی با دوبله اختصاصی در پلتفرم فیلمنت عرضه شده است. به این مناسبت پیشنهاد میکنیم این یادداشت را در مورد دهمین قسمت از مجموعه «سریع و خشن» بخوانید و سپس این فیلم را با مراجعه به این آدرس در فیلمنت تماشا کنید.
شاید شوخی تلخ سال باشد که اکشن محبوب منتقدان «جان ویک ۴» است و فیلم بیارزششان «فست ایکس».
زمانهای که منتقدانش مرعوب ظاهر فلسفی جعلی یک اکشن شعاری با خبیث پوشالی و منطق انیمیشنی میشوند و در عوض اکشنی خوندار و وفادار به اصل سرگرمی را با یک خبیث درجهیک بیچشمداشت به نفع (یادآور ژوکر) پس میزنند.
فارغ از دانته با بازی درجهیک جیسون موموآ در نقش خبیث پاکباخته، «فست ایکس» بهعنوان فیلم دهم فرنچایز، یک تشدید خیلی جدی بر جوهره سری فیلمها میگذارد: این که قهرمان سری، نه دومینیک تورتو و نه هیچکدام از لشکر ستارههای دیگر فیلم، که خود «ماشین» است. لویی لتریر در اجرا، به تبعیت از متن، این دیالوگ کلیدی تورتو را وقت بزرگترین بحرانی که به آن خورده: «تو یه اشتباه کردی. هیچوقت ماشینم رو ازم نگرفتی»؛ بدل به جانمایه اجرا میکند و درست جایی که اکشنسازها نزدیکترین قاب ممکن را از چشمان مصمم یا چهره قهرمانشان میگیرند، دوربینش به دل آهن و موتور و چرخدنده میرود و حرکت مثل ساعت این اجزاست که قهرمانهای قصه را از مرگ نجات میدهد.
پای داستان و اجرای لتریر خیلی بیشتر از همیشه (و بهخصوص این قسمتهای آخر که ماشینها جای راندهشدن بر آسفالت، بیشتر روی هوا بودند) روی زمین است و ایدههای اکشن پرجنبوجوش متن روی ماشینسواریهای دیوانهوار سوار است، تا از برجی به برجی پریدن یا توی فضا رفتن. درواقع این خود ماشینها هستند که برای لتریر محمل کافی ساخت یک اکشن هستند و او به این ایده مرکزی فیلمنامه که «قهرمان، ماشین است» تا آخرین صحنه وفادار میماند. لتریر بخشی از شوخطبعی و عظیمنمایی اکشن-ماجراجوییهای پیشین خود نظیر «ترانسپورتر»، «حالا منو میبینی» و فیلم کمتحویلگرفتهشدهاش «هالک شگفتانگیز» را نیز به فرنچایز «فست» میآورد و مثلا در فصل حرکت گوی عظیم در خیابانهای رم، ایده معروف و حالا دیگر کلاسیک «ایندیانا جونز» را، جاهطلبانه در ابعادی تازه اجرا میکند.
او همان کاری را میکند که در دیگر قسمت خوب فرنچایز «سرنوشت خشمگین» یا همان قسمت هشتم، ف. گری گری بهعنوان یک کارگردان دیگر بیرون از خانوادهی «فست» با مجموعه کرده بود و جهان اکشنهای خودش را با تمرکز بر یک خبیث درجهیک دیگر (آنجا شارلیز ترون) به این سری آورده بود. اینجا چنان که گفتم با خبیثی از جنس ژوکر طرفیم که هیچ برای خود نمیخواهد بردارد؛ جز انتقام. اویی که به قول خودش از مرگ بازگشته و ۱۰سال تمام را به رصد خانواده گذرانده و حالا هر قدمی که برمیدارد جلوتر از قهرمانهای داستان و مخاطب و حتا دیگر ضدقهرمانان، میتواند غافلگیرکننده و البته بیترمز در خشونت و سبعیت باشد. که معتقد است برای قدیسشدن یا باید معجزه کرد، یا شهید شد؛ و همین در راه خانواده شهیدشدن را برای دام برگزیده… و چون خودش قصدی بر قدیسشدن ندارد، نه به معجزه اعتقاد دارد و نه به در راه چیزی مُردن. پس حسابگر است و دقیق. یک خبیث هولناک که قطعا حجم حضور و روند شکستدادنش فراتر از یک قسمت باید باشد و برای همین تازه با بخش اول سهگانه پایانی فرنچایز طرفیم.
امتیاز: 70 از 100
خسرو نقیبی
منبع: آرت تاکس