
یک شروع جذاب و هیجانی
رضا عطاران با «دفتر یادداشت» بعد از 15 سال با یک کمدی-جنایی برگشت و شروعی که مخاطب را منتظر قسمت بعدی میگذارد.
به گزارش فیلم نت نیوز، کیارش اسدیزاده در هفته اخیر با دو سریال به شبکه نمایشخانگی آمده است. یکی سریال «هفت» پرستاره و یکی دیگر رضا عطاران را بعد از 15 سال در یک سریال ویژه پلتفرم فیلم نت قرار داد.
شاید برای خیلی از مخاطبان در قدم اول گریم متفاوت رضا عطاران که این روزها در محافل و مجامع با محاسن سفید بیشتر دیده میشود قابل توجه باشد و در برخی صفحات مجازی نشان میدهد که مخاطبانش بسیار ناراحتاند او را نسبت به گذشته پیرتر میبینند.
اما از این بحث بگذریم و به خود «دفتر یادداشت» بپردازیم اولین قسمت نه خیلی خستهکننده و نه خیلی مخاطب را مجذوب میکند اما تعلیق پایانیاش تماشاگر این سریال را منتظر نگه میدارد تا قسمت آیندهاش را ببیند. ماجرا از یک اتفاق و لباس عروسی که بر تنِ حسن معجونی شروع میشود که البته فلاشبکی به گذشته دارد.
دو دوست قدیمی که بعد از مدتها در شرایطی عجیب و متفاوت به هم رسیدهاند و در قسمت اول، از اطلاعاتی درباره گذشتهشان پرده برداشته میشود.
کیارش اسدیزاده بعد از کارگردانی دو فیلم سینمایی «گس» و «شکاف»، سریال «کرگردن» را برای شبکه نمایش خانگی ساخت و در آن زمان مورد توجه قرار گرفت. او در تجربه بعدی سراغ ساخت سریالی در حالوهوای «کرگدن» رفت؛ سریال «هفت» که پخش آن هم سهشنبه همین هفته شروع شده است. (در ادامه نگاهی به اولین قسمت این سریال هم داریم)
منتظر بودیم ببینیم کارگردانی با این پیشینه چطور وارد عرصه کمدی خواهد شد و سریال کمدی «دفتر یادداشت» با وجود پتانسیلهای فراوان و استفاده از بازیگرانی مثل رضا عطاران و حسن معجونی، چه ساختار و محتوایی خواهد داشت. این کارگردان در نقطه شروع، موفق ظاهر شده و توانسته در همین قسمت ابتدایی، ضمن معرفی شخصیتهای اصلی و فاش کردن رازهایی درباره گذشته، ذهن مخاطبان را درگیر کند. او همچنین از مکانها به درستی برای خلق موقعیتهای کمدی استفاده کرده و فضایی رمزآلود و در عین حال بامزه خلق کرده است.
تجربه ثابت کرده عطاران میتواند برگ برنده هر اثری باشد و طبیعتاً حضورش در این سریال کمدی هم به نفع آن خواهد بود. او را در قسمت اول با دو گریم متفاوت میبینیم. در فلاشبک به عنوان یک کارآگاه پلیس او را میشناسیم و در زمان حال به عنوان مردی مسن و مبتلا به آلزایمر که چیزی از گذشته به خاطر نمیآورد اما آلزایمر نتوانسته است جلوی ذکاوت و شم پلیسیاش را بگیرد.
عطاران با همین دو ویژگی شخصیت ایرج توانسته است بازی متفاوتی از خودش به نمایش بگذارد. همراهی حسن معجونی در نقش حمید که در جوانی متصدی بخش بایگانی اداره پلیس بوده و زوجسازی حسن معجونی و رضا عطاران هم به نفع سریال تمام شده. در مراودات میان این زوج، حمید نقش مغز متفکر را دارد و ایرج را هدایت میکند. مینا ساداتی در نقش مدیر آسایشگاه، بیژن بنفشهخواه در نقش نگهبان ساختمان و سوگل خلیق در نقش همسایه ایرج و حمید سایر بازیگرانی هستند که در قسمت اول معرفی میشوند. هرکدام از آنها ویژگی منحصربفردی دارند که موقعیتهای کمدی سریال را تقویت میکنند.
هنوز نمیتوان قضاوتی درباره این سریال داشت اما اینکه کیارش اسدیزاده به سمت کمدی-جنایی که سبکِ نوینی در ایران به حساب میآید و مدتها هالیوود و بالیوود به آن پرداختهاند قدمی رو به جلوست. «دفتر یادداشت» یک کمدی جنایی است و با توجه به ویژگیهای شخصیت اصلی سریال یعنی کارآگاهی به اسم ایرج، داستان هم با رمزها و نشانههایی پیش میرود. ابتدای داستان شخصیت ایرج با آنالیز معمای یک تهسیگار و کشف راز این مسئله که میتواند متعلق به چه کسی در آسایشگاه باشد معرفی میشود و بعد از این است که به موقعیت او به عنوان فردی آلزایمری پی میبریم.
با ورود شخصیت حمید، رمز و رازها باز هم بیشتر میشود و جالب اینجاست که ما به عنوان مخاطب، با ایرج که حافظهاش را از دست داده همراه میشویم و با توجه به صحبتهای اطرافیان بخصوص حمید، به اطلاعی درباره گذشته آنها دست پیدا میکنیم؛ اطلاعاتی که هنوز از صحت و سقمشان مطمئن نیستیم چون شخصیت حمید به عمد مرموز ساخته شده و نمیتوانیم به او اعتماد کنیم. با این حال هرچه از ابتدا به سمت پایان میرویم، مسائلی برایمان روشن میشود و مواردی کماکان گنگ باقی میماند که همه اینها به ساختار سریال برمیگردد.
و نقطه عطف آن به پایان قسمت اول سریال برمیگردد؛ با اطلاعاتی که در دفترچه یادگار خواهر ایرج میبینیم و شباهت آن به رمزی که زیر فرش کنده شده، به راز مهمی پی میبریم؛ رازی که توسط ذهن کنجکاو و پرسشگر ایرج کشف شده و به معمای اصلی این سریال تبدیل میشود و این نوید را به مخاطبان میدهد که باید منتظر اتفاقهای ویژهای در رابطه با آن باشند.